中文(简体) Português English (US) Français Deutsch Italiano 日本語 한국어 Русский Español
Site Translator Widget with Flags
۱:۰۶

تکلیف چه بود اگر نبود عشق!

ارسال شده توسط mehran



شوروشرری به جان فزود عشق بس گریه وناله‌ها شنود عشق
در بستر چشــــــم هاغنود عشق دیـوانه‌ وعاقلش سـتــود عشق
تکلیف چه‌ بوداگـرنبود عشق عقل ازسر عاشقان ربود عشق
با خنده زپشت کــــــــــــــوه درآید خـــــــورشید‌ که زندگی فزاید
عشق‌است که جـــــــــلوه می نماید راهی به سوی خـــــدا گشاید
تکلیف چه بـوداگرنبود عشق عقل ازسـرعاشقان ربود عشق
مجنون ودل حـــــــــــــزین پناهش فرهاد کــــه ‌بیستون‌گواهش
لیلی و همه رمـــــــــــــــزنگاهش شیرین‌ وشمایل چــــــوماهش
تکلیف چه بوداگر نبود عشق عقل ازســرعاشقان ربودعشق
ازعشق فسانه هــــــا به پا خاست آوازه عاشقان چــه برجاست
باعشق جهــــــان همیشه زیباست بی عشق‌بشرغریب وتنهاست
تکلیف چه بـوداگر نبودعشق عقل از سرعاشقان ربود عشق
ازعشق همه خـــــــــــــــــراب آباد انگیزه عشـــــق بیشتر با د
زاندیشه وعقل بس مـــــــــکن یاد زین طعنه زنـان عشق فریاد
تکلیف چه بوداگـر نبود‌عشق عقل ازسـرعاشقان ربود عشق
قلب زندگــــــان ماًمن عشق است احساس‌ جوان‌مخـزن‌عشق است
کبروکینه‌ها مدفـــــــن عشق است ایران عزیز،معـدن عشق است
تکلیف چه بود اگرنبود عشق عقل از سرعاشقان ربود عشق

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


عهدیه یکی از خوش صدا ترین خواننده های سالهای 40 و 50 است . او دراسپانیا زندگی میکند. بهایی است و درجامعه بهائیان فعال است . 58 سال و 4 فرزند دارد . به زبان های اسپانیولی و فارسی کنسرت اجراء میکند .منبع

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۹:۳۰

فداییان مام وطن

ارسال شده توسط mehran


سری کــه برسرداراست سرو وسالاراست
نه هرسری کــــه‌ خمیده به‌ پیش‌ سرداراست
دل آن دل است کــــه نلرزد هجوم حادثه را
شهــامت ودریا دلی، نه جــــای انکار است
تکبّرومنیّت انســـــــــــــــــان، ورا پلید کند
بهین صفات تــــــــو انسان پاک، ایثار است
نسیم صبح سلامت، صـــــــــــفا دهد گل را
ازآن‌ به‌ شبنم‌ شرمش‌،همیشه‌شرمساراست
شراردوری دلبربه اشک کـی شود خاموش
درون سینه لاله زهــــــــــــجر، تبدار است
گذشت لغزش یاران و دوستــــــان نیکوست
فضــــــــای سینه دریا دلان، به هکتار است
برای عزّت ایران ، چه جای جان "مهـران"
چو من فدایی مام وطن، چـــــه بسیاراست!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱:۴۹
ارسال شده توسط mehran

آقای کروبی، فرزند احمد؟ احمدی نژاد؟خبرگزاری فارس؟؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۳:۲۹

بهــــــــــــــار بهمن سپید

ارسال شده توسط mehran


تمام شد گفت وشنید، کارد به استخوان رسید
صلح وکلام با یزید، کارد به استخوان رسید
بوم تویی، شوم تویی، ظالم محـــــــکوم تویی
ظلم تو محو و ناپدید، کارد به استخوان رسید
کــجاست کشته های ما، به بندکشیده های ما
قد زفــراقشان خمید، کارد به استخوان رسید
قاضی پول پرست را، جیره خوران پست را
با درمی توان خرید، کارد به استخوان رسید
فقر زبانه می کشد، شعله به خــــانه می کشد
فسق وفجور شد پدید، کارد به استخوان رسید
هان! سخن یاوه مگو، بخیه مزن، مکن رفو
چاک شدوجامه درید، کارد به استخوان رسید
نسیم فتــــح می وزد، لحظه به لحظه می رسد
بــــــــهار بهمن سپید، کارد به استخوان رسید

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۰:۴۷

امان از همسایه بد!

ارسال شده توسط mehran



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۵:۰۰

تنها نوشت‌ها

ارسال شده توسط mehran

بیزارم از سکوت
بیزارم از رکود
باهدیه ای زجنس هیاهو وقیل وقال
این خانه حقیر مرا
پرزازدحام کنید!


+ + +
نه‌مامردیم‌که‌ازراه پس بمونیم
فــــرودست کس وناکس بمونیم
به پشت هم قوی ‌دستیم‌وبسیار
اسیر لاشخور کــــرکس بمونیم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۳:۳۳

من هنوزم عاشقم!

ارسال شده توسط mehran


سـال‌ها بگذشته ازعهد جـــوانی، من هنوزم عاشقم
روز‌های شروشوروشادمـــانی، من هنوزم عاشقم
با مدارا گفتگو کــــــــــــردیم بادل، درخفــا وآشکار
باز درچشمم توخـــــــــــــــوانی، من هنوزم عاشقم
گرچه ازهرچشم طنازی نمی‌لرزد دل افسرده لیک
درخیالش درخیال داســــــــتانی، من هنوزم عاشقم
طعنه ولبخند‌ها را هــــردومی بینیم واوگوید به من
پایداری کن که حتما می‌توانــی، من هنوزم عاشقم
دل گرفتار واسیرومن گرفتار دلــــــــــــم بی‌اختیار
بعد بیداری وبعد پاسبــــــــــانی، من هنوزم عاشقم
گاهـــگاهی من به دنبال دل دلّه، دوان درکوچه‌ها
وحشتی نی از فشار پلـــــکانی، من هنوزم عاشقم
باتشر‌آید خـــرد،خوارم کند، خُردم کند، ازترس او
من‌ومن گویم جوابش سرزبانی، من هنوزم عاشقم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۰:۳۷

مژگان

ارسال شده توسط mehran


چشمهای درشت سیاه با مژه ای بلند فر خورد ه اش نا خود آگاه توجه همه را جلب میکرد . ساکت بود. وقتی دیدمش یاد این شعر افتادم :"ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و توغایب زمیانه" روبروی من توی پارک روی نیمکت تنها نشسته بود وه چه زیبا بود.
برخاست و جلو آمد" خیره به من نگاه کرد جلوم ایستاد از خودم خجالت کشیدم. از اینکه نامحرمی در چشمانم چشم دوخته ...... ولی شعاع نگاهش جانکاه بود. یک چیزی نگاه مرا به او دوخته بود به من زل زد و گفت:
" رفتم به در صومعه ی عابد و زاهد......دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد......گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد."
وقتی این ابیات را شنیدم که ادامه مخمس عارفانه شیخ بهایی بود بیهوش در دریایی از نور غرقه شدم نمیدانم چگونه ذهن مرا خواند......؟
سالها از آن روز میگذرد هنوز هم روی همان نیمکت می نشینم و آن صدا در گوشم زمزمه میکند : ای تیر غمت را دل عشاق نشانه"هرگز او را ندیدم تو گویی او فرشته ای بود که مرا از به دنیای نور تبعید کرد.از آن روز مسیر زندگی من تغییر کرد.من دیگر مست می هیچ کس نشدم الا می حق .چشمه های عرفان به دلم جاری شد.در فراق آن پریچهره عاشق شده وامانده ماندم و ماندم.

نویسنده: دکتر رضا قهستانی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۰:۴۱

شرح تلخ زندگـــــی

ارسال شده توسط mehran

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۱:۳۴

صدق وصفا

ارسال شده توسط mehran

صدق وصفا



ريش خود را ز ادب صاف نمودم با تيغ

همچنان آينه با صدق و صفا رفتم و شد

با بوي ادکلني گشت معطر بدنم

عطر بر خود زدم و غالبه سا رفتم و شد

حمد را خواندم و آن مد"ولاالضالين"را

ننمودم ز ته حلق ادا رفتم و شد

يکدم از قاسم و جبار نگفتم سخني

گفتم اي مايه هر مهر و وفا رفتم و شد

همچو موسي نه عصا داشتم و نه نعلين

سرخوش و بي خبر و بي سرو پا رفتم و شد

مدعي گفت چرا رفتي و چون رفتي و کي؟

من دلباخته بي چون و چرا رفتم و شد

تو تنت پيش خدا روز و شبان خم شد و راست

من خدا گفتم و او گفت بيا رفتم و شد

مسجد و دير و خرابات به دادم نرسيد

فارغ از کشمکش اين دو سه تا رفتم و شد

خانقاهم فلک آبي بي سقف و ستون

پير من آنکه مرا داد ندا رفتم و شد

گفتم اي دل به خدا هست خدا هادي تو

تا بدينسان شدم از خلق رها رفتم و شد
ارسالی:افشین

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۳:۲۷

شعری از زنده یاد خسرو گلسرخی

ارسال شده توسط mehran


يک اگر با يک برابر بود

معلم پای تخته داد ميزد

صورتش از خشم گلگون بود

و دستانش به زير پوششی از گرد پنهان بود

ولی آخر کلاسيها

لواشک بين خود تقسيم می کردند

وآن يکی در گوشه‌ای ديگر «جوانان» را ورق می زد

برای اينکه بيخود های‌و هو می کرد و با آن شور بی‌پايان

تساويهای جبری را نشان می‌داد

با خطی ناخوانا بروی تخته‌ای کز ظلمتی تاريک

غمگين بود

تساوی را چنين بنوشت : يک با يک برابر است

از ميان جمع شاگردان يکی‌برخاست

هميشه

يک نفر بايد بپاخيزد....

به آرامی سخن سر داد:

تساوی اشتباهی فاحش و محض است

نگاه بچه‌ها ناگه به يک سو خيره گشت و

معلم مات بر جا ماند

و او پرسيد : اگر يک فرد انسان ، واحد يک بود

آيا يک با يک برابر بود؟

سکوت مدهشی بود و سوالی سخت

معلم خشمگين فرياد زد آری برابر بود

و او با پوزخندی گفت:

اگر يک فرد انسان واحد يک بود

آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود و آنکه

قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پايين بود؟

اگر يک فرد انسان واحد يک بود

آنکه صورت نقره گون ، چون قرص مه می‌داشت بالا بود

وآن سيه چرده که می ناليد پايين بود؟

اگر يک فرد انسان واحد يک بود

اين تساوی زير و رو می شد

حال می‌پرسم يک اگر با يک برابر بود

نان و مال مفتخواران از کجا آماده می‌گرديد؟

يا چه‌کس ديوار چين‌ها را بنا می‌کرد؟

يک اگر با يک برابر بود

پس که پشتش زير بار فقر خم می‌گشت؟

يا که زير ضربه شلاق له می‌گشت؟

یک اگر با يک برابر بود

پس چه‌کس آزادگان را در قفس می‌کرد؟

معلم ناله‌آسا گفت:

بچه‌ها در جزوه‌های خويش بنويسيد:

یک با یک برابر نیست...

" زنده ياد خسرو گلسرخي"
ای میل رسیده از:ساراموسوی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲:۲۴

سفــــــــــــــــــــــــــربهمن

ارسال شده توسط mehran



قصه ما،قصه ای بس روشن است
داســــــتان یک سفر تا بهمن است
قصه ازدزدیـدن آرای مـــــــاست
کوششی از کــــــــودتای مافیاست
ماه خـــــــــــرداد است آغاز سفر
باشروع انتخـــــــــــــــــاباتی دگر
انتخاب خــــــویش کردندمردوزن
انتخابـی اصــــــلح و نیک وحسن
این ولــــــــی ازحدحاکم بیش بـود
بهرمـــــــا نوش وبرایش نیش بود
با تقلب ره زدنـد بـــــــــــررای ما
حق نبود بعد ازتلاش وســـــعی ما
جنبشی بـــــــــرپا شد ازهمبستگی
اتحـــــــــــــاد ودوستی، دلبستگی
کم کمـــــــــک اندیشه‌ها فریاد شد
اعتراض وپچ پچ مــــــــــا داد شد
سیل مـــــــردم درخیابان شد روان
نــی‌ ززندان ‌ترس‌ ونه‌ بیمی ‌زجـان
ضــــــرب وشتم وحشیان آغازشد
راه قتل‌وراه زنـــــــــــدان باز شد
کشته‌ها ازمـــــــرزده‌ها تـن گذشت
تیرکینه بـــــــــــردل یـاران نشست
روح سهراب ونــــــــــدا‌های جوان
پرکشیدی بــــــــــــــی گنه تا آسمان
دست‌هــــــــا شد مشت وپا‌ها استوار
درطــــــــــــی‌این هفت ماه کارزار
اینک اما مــــــــــــــاه بهمن می‌رسد
مـــــــاه خونخواهی زدشمن می‌رسد
ما وخــــــــــون‌های به نـاحق ریخته
جانیان از جـــــــــــــــــزا بگریخته
مـــــــــــــــــــاه بهمن ماه پایان سفر
مــــــــــاه تیتر یک عنوان خبـــــــــر
حاکــــــــــمیت شددرایران سرنگون
انّــا لللّه ‌الیـــــــــــــــــــــه‌ راجعون

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

به ســــردار سبز سواران درود
به خــــاک آور خاکساران درود
به شیــخ شجاع, پیشــگام شریف
به ســــرکرده بی قراران درود
ســــرافرازایران, تپیده به خون
به پـــــرورده شهسواران درود
به مردوزن, آزاده صــــلح جوی
توان مردم بـــــی شماران درود
به آنان که جـان باختنددرمصاف
برای براندازی نـــابکاران درود
به اقوام لر, کردو تـرک وبلوچ
به نسل‌بجامانده سـربداران درود
به خیل پدر مــــــــــادران غیور
ستم دیدگان، ســـوگواران درود
به همت زمستان به ســــر آوریم
به پیروز فصل بهـــــاران درود


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۴:۳۶

گفتگو

ارسال شده توسط mehran


تومرا یادت نیست، روزگاری که جوان بودم
وبخود می‌بالیدم
وخودم راوخودم راتنها، بهترازسایر همسالانم می‌دیدم.
نه!تومرا یادت نیست، نه مرا ونه غروری که جوانی
به من آموخته بود.
خنده با یارانم- نوجوانان وجوانان برومندوقوی،
همچو من سالم ومست‌-
کار هرلحظه من بود درآن دوره دور.
همه سدها را ،با سرانگشت خیال ،ازسرراه برمی‌داشتم،
نه حسابی!
نه جوابی!
غم من جنگ نبود،زورنبود،
قحطی وبیماری ناجور نبود،
غم من دیدن دیرهنگامی، که به ناکامی من می‌انجامید، بود.
دیدن دخترکان زیبا،
با خرامیدن چون کبک به خیابان.
آری پسرم!
تو مرا یادت نیست،
تونبودی که ببینی پدرت راوقتی،چون تو پرشور بود!چون تو مغرور بود!

عکس:ارسالی ساراموسوی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


۱) بدترین جا برای نگهداری مسواک‎

بدترین محل برای قرار دادن مسواک سینک دست‌شویی است. البته خود سینک مشکلی ندارد و همه مشکل به نزدیکی آن به توالت مربوط است. به گفته محققان و میکروب‏شناسان دانشگاه آریزونا، به طور متوسط در یک کاسه توالت حدود ۳ میلیون میکروب وجود دارد. این میکروب‏ها می‏توانند تا ۲ متر جابه‌جا شوند و روی زمین، دیوارها و روی مسواک قرار بگیرند. بهتر است مسواک را بیرون توالت در کابینت دارو یا یکی از کابینت‏های آشپزخانه نگهداری کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۲) بدترین جا برای گذاشتن کفش و دمپایی

بدترین محل برای گذاشتن کفش و دمپایی کمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با کفشی که با آن بیرون خانه راه رفته‏اید، مهم‏ترین راه انتقال میکروب‏ها، مواد آلرژن و آلاینده‎ها به داخل خانه است. بهتر است کفش‏ها را در قفسه یا کمد کوچکی در نزدیک‏ترین نقطه به در ورودی آپارتمان قرار دهید و با این کار از ورود آلودگی به خانه پیشگیری کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۳) بدترین جای خواب

بدترین محل برای خوابیدن زیر پتو است. موقع خواب به طور کامل زیر پتو نروید و پتو را روی سرتان نکشید. گرم شدن زیاد موجب می‏شود نتوانید خواب راحتی داشته باشید.

هلن برگز، متخصص چرخه بیولوژیک از دانشگاه راش شیکاگو در این باره می‏گوید: آ«هنگام خواب به طور طبیعی دمای بدن کاهش پیدا می‏کند و این موضوع موجب می‏شود افراد خواب راحتی داشته باشند. در واقع بدن برای داشتن خواب راحت دما را از طریق دست‏ها و پاها از دست می‏دهد.آ»توصیه می‏شود هنگام خواب ابتدا برای اتساع رگ‏ها جوراب بپوشید بعد جوراب را درآورید و اجازه دهید پاهایتان از پتو بیرون باشد.


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۴) بدترین جا برای نگهداری باقی‌مانده غذا

بدترین محل برای گذاشتن باقیمانده غذا یخچال است. قرار دادن یک ظرف بزرگ غذای داغ به‌طور مستقیم در یخچال روش مناسبی برای سرد کردن غذا و پیشگیری از مسمومیت غذایی نیست. دکتر پیتر سیندر، محقق و استاد مدیریت و تکنولوژی در این باره می‏گوید: آ«در این صورت ممکن است برای کاهش دمای قسمت میانی غذا زمان زیادی لازم باشد و این محل به مکان مناسبی برای رشد و تکثیر باکتری‏ها تبدیل شود.آ» شما می‏توانید غذا را تا یک ساعت پس از پخت برای خنک شدن بیرون نگهدارید و سپس در یخچال قرار دهید. یا غذا را در ظروف کوچک‏تر بریزید و در یخچال قرار دهید. در این صورت غذا زودتر سرد می‏شود.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۵) بدترین جا برای نصب برگه‌یادآوری

بدترین محل برای چسباندن برگه یادآوری کارها، در یخچال است. چون شما وقتی می‏خواهید چیزی از یخچال بردارید سراغ آن می‏روید و ممکن است اصلا به برگه‏ای که روی یخچال نصب کرده‏اید توجه نکنید. به عقیده روان‌شناسان، دیدن کمک‏کننده است اما به شرطی که به آن توجه شود. در یک بررسی مشخص شد نصب تابلویی که افراد را تشویق می‏کند به جای استفاده از آسانسور، از پله استفاده کنند، موجب می‏شود افراد تا ۲۰۰ درصد بیشتر از پله استفاده کنند. بهتر است برگه یادآوری کارها را در محلی که به آن توجه می‏کنید مثلا کنار تلویزیون قرار دهید. نکته دیگر آنکه ذهن خیلی سریع به این محل عادت می‏کند و توصیه می‏شود هر چند وقت یک بار محل برگه‌های یادآوری را تغییر دهید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۶) بدترین جای هواپیما

بدترین جای نشستن در هواپیما انتهای سالن است. اگر در پروازهای هوایی حال‌تان بد می‏شود، انتهای سالن ننشینید. انتهای هواپیما از قسمت جلویی بلندتر است و هر چه از مرکز دورتر شوید حرکات بالا و پایین شدن را بیشتر احساس خواهید کرد. بهترین محل برای نشستن در هواپیما نزدیک‏ترین محل به بال‏هاست.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور  سابق  )‌ ۷) بدترین جا برای گذاشتن کیف دستی

بدترین محل برای گذاشتن کیف دستی میز آشپزخانه است. کیف دستی شما وسیله حمل‌ونقل میکروب‏هاست. محققان در بررسی‏های خود در هر سانتی‏متر مربع از سطح کیف دستی و کیسه‏های خرید ۶۵ هزار باکتری مشاهده کرده‏اند. شاید باور نکنید اما یک سوم کیف دستی‏ها و کیسه‏های خرید حاوی باکتری‏های مدفوعی بوده‏اند. خانم‏ها کیف‌شان را همه جا همراه خودشان می‏برند. با قرار دادن کیف روی میز رستوران، کف اتوبوس و ایستگاه مترو آلودگی‏ها روی آن قرار می‏گیرند. بهتر است کیف‌تان را در کشو یا روی صندلی و خلاصه هرجایی به جز جایی که غذا تهیه یا خورده می‏شود قرار دهید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۸) بدترین جای کلاس بدنسازی

بدترین محل برای ایستادن در کلاس‌های بدنسازی و ورزش، ردیف جلو و روبه‌روی آینه است. شاید به دلیل اینکه خودتان را در آینه ببینید، جایتان را تغییر دهید اما نتایج یک بررسی که در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، نشان داده است اگر خودتان را هنگام انجام تمرینات ورزشی نبینید، بهتر است. در این تحقیق بررسی ۵۸ زن که شدت و نوع ورزش یکسانی داشتند، نشان داد آنهایی که هنگام انجام تمرین‏های ورزشی خودشان را در آینه می‏دیدند در مقایسه با افرادی که در اتاقی بدون آینه ورزش می‏کردند احساس بدتری نسبت به بدنشان داشتند. بهتر است جایی از کلاس که روبه‌روی آینه نباشد و در ضمن بتوانید تمرینات را به خوبی ببینید و تمرکز داشته باشید انتخاب کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۹) بدترین جای چراغ مطالعه

برخی افراد عادت دارند قبل از خواب مطالعه کنند و کتاب داستان بخوانند. بدترین محل تابیدن نور مطالعه شبانه بالای سر است. نتایج مطالعات نشان داده است نور مستقیم در بالای سر موجب تاخیر در ترشح ملاتونین و اخلال در خواب شبانه می‏شود. بهتر است یک نور موضعی ملایم را روی کتاب بتابانید. در این صورت شما می‏توانید کتاب بخوانید در حالی‌که اتاق تاریک است و بدن‌تان می‏تواند برای خواب آماده شود.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۰) بدترین جا برای گذاشتن داروها

بدترین محل برای نگهداری داروها قفسه دارو در حمام است. دمای یک حمام حاوی بخار به راحتی به ۳۷ درجه سانتی‏گراد می‏رسد که از دمای پیشنهادی برای نگهداری بیشتر داروها بالاتر است. بهترین محل برای نگهداری داورها جایی سرد و خشک مانند یخچال است.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۱) بدترین جا برای گذاشتن میوه‏ ها تا قبل از شستن آنها

بدترین جا برای گذاشتن میوه‏ها قبل از شستن سینک آشپزخانه است. به گفته دکتر کلی رینولد استاد میکروب‏شناسی دانشگاه آریزونا سینک آشپزخانه بیشترین میزان میکروب را دارد و میزان آلودگی آن حتی از توالت بیشتر است. توصیه می‏شود میوه‏ها را در سبدی بگذارید و بدون اینکه با سینک تماس داشته باشند آنها را بشویید. اگر میوه‏هایی مانند توت فرنگی و شاتوت که بدون پوست کندن خورده می‏شوند، هنگام شستن در سینک افتاد آن را دور بیندازید و از خوردن‌اش صرف‌نظر کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۲) بدترین جا برای استفاده از هدفون

بدترین محل‏ها برای استفاده از هدفون هواپیما، قطار یا ایستگاه مترو است. هرچند شاید در ظاهر گوش دادن به موسیقی دلخواه از شنیدن سر و صدای موجود در این محل‏ها بهتر باشد اما بررسی‏ها نشان داده است استفاده از هدفون در محیط‏های پر سر و صدا احتمال بلندتر کردن صدا را بیشتر می‏کند. محققان دانشگاه هاروارد دریافته‏اند افراد در محیط‏های آرام صدا را در سطح ایمن‏تری تنظیم می‏کنند، اما وقتی صدای زمینه‏ای مانند سر وصدای سالن هواپیما به محیط اضافه می‏شود تا ۸۰ درصد و تا ۸۹ دسی بل صدا را بالا می‏برند. این میزان بلندی صدا در طولانی مدت می‏تواند در افراد آسیب شنوایی ایجاد کند. بهتر است در محل‏های پر سر و صدا از هدفون استفاده نکنید، هرچند در بررسی محققان دانشگاه هاروارد مشخص شد تنها ۲۰ درصد افراد مورد مطالعه با بالا رفتن سر و صدای محیط استفاده از هدفون را کنار گذاشتند.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۳) بدترین جا برای نگهداری از قهوه

بدترین محل برای نگهداری دانه یا پودر قهوه یخچال یا فریزر است. جان مک گرگور، متخصص صنایع غذایی و استاد دانشگاه کلمسون در این باره می‏گوید: آ«هر بار که آن را از یخچال یا فریزر بیرون می‏آورید دمای آن تغییر می‏کند و این موضوع روی طعم قهوه تاثیر می‏گذارد. درست مثل اینکه یک فنجان قهوه را بارها و بارها بجوشانید.آ» دانه‏ها یا پودر قهوه را در قوطی‏های شیشه‏ای نیمه شفاف دردار ریخته و در کابینت آشپزخانه نگهداری کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۴) بدترین جا برای تماشای تلویزیون

بدترین محل تماشای تلویزیون جایی است که غذا می‏خورید. بررسی‏ها نشان داده است تماشای تلویزیون هنگام غذا خوردن موجب می‏شود نتوانید به مقدار غذایی که می‏خورید توجه کنید. نتایج مطالعه‏ای که در سال ۲۰۰۶ روی گروهی داوطلب انجام شد نشان داد افراد هنگام تماشای تلویزیون تندتر غذا می‏خورند. همچنین هنگام تماشای برنامه‏های تفریحی مصرف ماکارونی و پنیر تا ۷۱ درصد بیشتر می‏شود. توصیه می‏شود تلویزیون را در نزدیکی میز غذا خوری قرار ندهید و هنگام غذا خوردن تلویزیون را خاموش کنید. بهترین محل تماشای تلویزیون جایی دور از آشپزخانه است که حتی اگر هوس خوردن چیزی به سرتان زد مجبور شوید چند قدمی تا آشپزخانه راه بروید.
ای-میل ارسالی:دوست خوبم افشین

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۹:۰۵

خسرو خوبان

ارسال شده توسط mehran

به یاد استاد فرزانه مرحوم خسرو فرشیدورد که درتنهایی ودرآسایشگاه سالمندان جان سپرد.من افتخار شاگردیش رادرسال‌های56 تا63 دردانشکده ادبیات دانشگاه تهران داشتم:
خسرو خوبان
فصل ســـــــــرماوسخت زمین، فصل، فصل یخ وزمستان است
راه‌ها بسته، گام‌ها خسته، حمــــــــــــــله ضربه‌های بوران است
همه جا تیره وسیاه وخموش، شب پرستان به عربده به خروش
کورسویی زدور اگرپیداست، بی شک آن شمع جمع یاران است
نه صدایی نه هلهله نه سرور، نه سرود وتــــــــــرانه ای برلب
سینه‌ها تنگ وقلب درجـــــولان، خون تپنده، شرورشریان است
گزمه وپاسبان وداروغه، درسیاهی وســــــــــــــــایه‌ها به کمین
رفت وآمد به کــــوچه‌ها ممنوع، غصه وغم به خانه میهمان است
خسته جانی زدردآزادی، گر برآرد ســـــــــــــــــــری وفریادی
ســــــــــرخود می‌دهد به بادآسان، یا که جایش به کنج زندان است
اندک اندک زدسته یاران، یک به یک حلقه تنـــــگ می‌سازند
جایشان پـــــــــــــــر نمی‌شود هرگز، بعد آنان فراق وحرمان است
خسرو خوب، خسروخــوبان، خوش خرامیده، پرکشیدوبرفت
آنچه از خاطرات او به جا ماند، چهره مهــــــــــربان وخندان است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۰:۱۳

منم آنجا بودم!

ارسال شده توسط mehran


شعرزیبای حمید مصدق به نام سیب وجواب زیباتر فروغ راحتما خوانده اید ؛من هم قطعه ای به این دو سروده جذاب اضافه کردم.نخست سروده های این دوهنرمندرامی آورم وسپس شعر"منم آنجا بودم"را.
سروده حمید:
توبه من خندیدی ونمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب رادزدیدم
باغبان ازپی من تنددوید
سیب رادست تودید
غضب آلود به من کردنگاه
سیب دندان زده ازدست توافتاد به خاک
وتورفتی وهنوز,
سالهاست که درگوش من آرام آرام
خش خش گام توتکرارکنان می دهدآزارم
ومن اندیشه کنان غرق دراین پندارم
که چرا باغچه کوچک ماسیب نداشت.
جواب فروغ:
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره ازباغچه همسایه سیب رادزدیدی
پدرم ازپی توتند دوید
ونمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تاکه باخنده تو پاسخ عشق توراخالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده ازدست من افتاد به خاک
دل من گفت:برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تورا
ومن رفتم وهنوزسالهاست که درذهن من آرام آرام
حیرت وبغض توتکرار کنان
می دهد آزارم
ومن اندیشه کنان غرق دراین پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت.

اینهم ازمن:
منم آنجا بودم
پشت دیواربلند
پسری تازه رسیده به خط ومرزبلوغ
وفروغ,دخترناز وهنرمند جوان,
دختر رویاهایم
دیدم آن لحظه دزدیدن سیب
که حمید_مرد زیبا,خوش تیپ ورقیب_
هدیه کردش به فروغ
او پس از خنده مستانه به سیب گازی زد
ناگهان از ته باغ,پدرپیر فروغ
بیل بردوش به درشد نزدیک
هردو از ترس به رهی رو به گریز
لحظه ای بعدمن آنجا بودم
بوی عطر تن طناز فروغ
همه جا پرشده بود
سیب رادیدم وبرداشتمش
جای دندان ولبش مانده به سیب
وه چه گرم وتازه,هوس انگیز وعجیب
چشم ها بستم وبردم به دهان سیب درشت
لب نهادم به لب گرم فروغ
ومکیدم ومکیدم لب سیب نه فروغ
سالها شد سپری
منم اینک تنها,نه فروغی نه حمید
همچنان عاشق سیب.




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۳:۴۹

من وافکارم!

ارسال شده توسط mehran


چندروزیه که باخودم درگیرم . گاهی میگم نه ممکن نیست،یعنی همه چیزرو زیر پا میذاره؟ اونهمه لحظات باهم بودنو،خنده‌ها،شوخی‌ها ،جدی بودن‌هاوخلاصه زندگی رو؟
ببخشید مثل اینکه اول قضیه رونگفتم که چرا باخودم در گیرم؛من دبیر بازنشسته ام.خوب به یه مواردی رسیدم که منو متقاعد میکنه برای اون چیزی که حق منه وازطریق قانونی بهش نرسیدم ،با دیگرانی که مثل من فکر می‌کنند به ادای نظریاتم در تظاهرات روبیارم.حالا سوالم ازاون وهمینطور از شما اینه:
اگر من بااو درخیابون رو بروشدم،آیا همونطور که داره هرکی گیرش می آد با چوب وچماق وگاز فلفل و..میزنه،اگه بامن روبروشد چماقشو فرود میاره یانه؟ دانش آموز سابقمو میگم ،شما هراسمی روکه می‌خوایین بذارین بسیجی،سپاهی،لباس شخصی یا هرچی ...نمی دونم من چه حالی خواهم شد اگه اینکارو بکنه،ولی اگه نزد میدونم چکار خواهم کرد ،بخدا فقط نگاهش می‌کنم،نگاهی که صدتا سوال خواهدداشت؛اصلا شما بقیه رو ادامه بدین ،من دیگه نمی‌خوام تجسم بکنم.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۳:۰۸

وداع یاران

ارسال شده توسط mehran

یک شعر مشهور سوئدی است،اونوبا ترجمه اش می‌نویسم :

?Vem kan segla förutan vind
?Vem kan ro utan åror
Vem kan skiljas från vännen sin
?utan att fälla tårar

Jag kan segla förutan vind,
jag kan ro utan åror,
men ej skiljas från vännen min
utan att fälla tårar.
چه کسی می‌تواند قایقرانی کند،بدون باد؟چه کسی می‌تواندپارو بزند"براند" بدون پارو‌ها؟
چه کسی می‌تواند جدا شود از دوستش،بدون اینکه اشک‌هایش سرازیر شود؟
من می‌توانم قایقرانی کنم بدون باد،من می‌توانم پارو بزنم"برانم" بدون پارو‌ها ولی نمی‌‌توانم ازدوستم جدا بشوم بدون‌آنکه اشک‌هایم سرازیرشود!
مضمون شعر جالب بود؛ماهم می‌گوییم: بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد وقت وداع یاران
به نظر شما کدام جالب تر احساسات ماآدم ها را بیان کرده؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۰:۰۳

به همین سادگی !

ارسال شده توسط mehran

به همین سادگی تـــــوی آینه، پیرمردی مرا تمــــــاشا کرد
ازجـــــــوانی گذشته‌ها گفتم، باقساوت شنید و حــــاشا کرد
به همین سادگی زمستان شد، برف پیری نشست برسرورو
ســبزی وشادی بهارگذشت، رنگ زرد خزان رو پیدا کرد
به همین سادگی زمان‌طی شد، بـــی خیالی همه خیال شدند
هــرچه رشتیم پنبه شـد آخر، زخـــــم‌های گذشته سرواکرد
به همین سادگی دروغ وریا، رخنه کرده، نشسته در دل‌ها
درکتاب لغت"صداقت" را، نوع دیــــگر دوباره معنا کرد
به همین سادگی دیــــانت را، می‌فروشند برســـــــــربازار
تهمت وافترا چونقل ونبات، دردهــــــان قضات مأوا کرد
به همین سادگی به‌ضرب‌چماق، رأی را می‌قبــــــــــولانند
مـردم ساده را به وعدهٔ نان، مـــی‌توان تا حدودی اغوا کرد
به همین سادگی جوانان را، می‌کشند و بــه خاک می‌ریزند
برسرتلّ کشتگان وطن، خود نشسته چو جـــــــغد آوا کرد
به همین سادگی به زیر کشیم، قاتلین را زجای غصبی شان
همتی رهـروان جنبش سبز، باید این قـــوم پست رسوا کرد

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed




جنبش توده ای علیرغم پیشروی های خود دربرابررژیم اسلامی، مخصوصا درروزهای اخیر،توانایی وتنفرخودرا درجریان روزهای تاسوعا وعاشورا ازکل رژیم به نمایش گذاشت. این جنبش هنوزدرسربالایی قزادارد وحکومت هنوزازامکانات زیادی برای ادامه حاکمیت خود برخوردارا ست . به نظرمی رسد ستون اصلی جنبش اخیر،طبقه متوسط ودانشجویان ولایه های مختلف شهری اند.
این جنبش هنوزنتوانسته لایه های تهیدست وپا برهنگان را که توانایی ویرانگرآن، علیه رژیم سلطنتی به روشنی مشاهد شده بود، به میدان آورد وبا آن فاصله دارد. این درحالی است که رژیم با تلاش زیاد هنوزبخش هایی ازاین لایه ها را که درفقروتنگدستی وعقب ماندگی دست وپا می زند، با پول خرج کردن به خدمت خود می گیرد وازآن بعنوان چماق سرکوب علیه همین جنبش توده ای نهایت استفاده را می کند. مهم ترازموارد بالا، فقدان اعتصابات عمومی کارگران دربخش های مهم صنعتی ، مخصوصا دربخش های استراتژیک صنعت نفت است.همچنین کمبوداین حربه اعتصاب را درمحیط های کارمندی وبخش خدمات شهری نیزمی توان مشاهده کرد. رژیم اسلامی با تجربه ای که ازانقلاب سال۵۷ واعتصابات کمرشکن کارگران صنعت نفت دارد، درتمامی این سالها دست به اقدام گسترده پاکسازی سرکوبگرانه ای برای مهاروخفه کردن مبارزات کارگران، دربخش های کلیدی زده است.
رژیم علیرغم بحران همه جانبه اقتصادی،هنوزازامکانات مالی بالایی برخورداراست وچرخ اقتصادی کشوربدون هیچ تهدید مهمی با اتکاء به دلارهای نفتی دارد می چرخد. گذشته ازموارد بالا، رژیم همچنان ازارگان های سرکوب قابل اتکایی برخورداراست که هنوزمستحکم وقوی بنظرمی رسند وبدون بحران وانشقاق درآن ارگانهای سرکوب،حکومت گران لااقل امروزاین امکان راخواهند داشت که جنبش توده ای رادرجای خودش بنشانند ولااقل با تهدیدات آن،هنوزازموضع قدرت وسرکوب، باپیشروی مردم معترض مقابله کنند. ازهمین روبه نظرمی رسد؛ بدون شکاف وبحران درارگانهای سرکوب رژیم، تسلیح عمومی جنبش آزادیخواهانه به مرحله عمل نخواهد رسید واگربرسد، احتمال به موفقیت رسیدن آن ضعیف خواهد بود.
به این موارد یک نکته بسیارمهم را باید اضافه کرد که، کشورما یک کشورچند ملیتی است وبدون وارد شدن آنها درمتن مبارزه علیه رژیم، این جنبش ازشانس موفقیت زیادی بر خوردارنخواهد بود ونخواهد توانست توانا گردد.
همه مواردی را که دربالا برشمردیم، برای موفقیت این جنبش لازم و برخی شان تعیین کننده اند. این جنبش باید بتواند دربیشتراین جبهه ها، رژیم را به مبارزه بطلبد وسرانجام آن را به زانودرآورد. درغیراینصورت ممکن است درهمین سطح – حال یا کمی قوی ترویا کمی صعیف تر- باقی بماند و دراین صورت اگرتوسط رژیم درهم کوبیده نشود، یک حالت فلج کننده وبن بست، بین رژیم ومردم بوجود خواهد آمد که با توجه به امکانات هنورقدرتمند رژیم، خطرآن وجود دارد که دردرازمدت، این جنبش ازنفس ییفتد ونتواند ازیک جنبش وشورش اعتراضی به یک قیام عمومی و نهایت انقلاب مردمی که رژیم اسلامی را براندازد، تبدیل شود.
31 دسامبر (09) ـ- نامه وارده ـ-

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed