دیدار سنـــبل و صـــحرا، به دور از هـوارها
دربســتری ز نهرآب و درختــان ســـرو بلند
جانانه محفل انسی است به یُمن نگارها
آغـــوش گـــــــرم طبیعت، نسیم مهر بهار
برگیــــرد ازتـــــــوغصـه و از رخ، شــــیارها
آن شور و اشتیاق بلبل وشـرم وحیای گل
یادی زبــی قـراری عشــاق وشور قــرارها
در زیرسایههای درختان، كنارچشمه،چمن
برگردسفره حلقهٔ مهراست، بری ازغبارها
درجای جای میهنم ایـران، به روزخاص بهار
میعادمردماست به صحرا، خروج ازحصارها
سال نــــــــــو و بهــاربه ما هدیه میدهند
احســــاس پاك طبیــعت، فــراوان، قطارها
درخــــــــون من تویی، ای ایــران سـربلند!
تا پای جان زتوگــــویم، به شعر و شـعارها
گُم باد نام دشمنان جاهلت ازسطح روزگار
شاداب وسبزبمانی،چوخصلتخوب بهارها
ارسال به: