中文(简体) Português English (US) Français Deutsch Italiano 日本語 한국어 Русский Español
Site Translator Widget with Flags
۱:۰۵

آتش

ارسال شده توسط mehran



نمی دانستم باید دوستش بدارم یا دوست داشتنش گناه است نمی دانستم که محکومم دوستش بدارم به هر خطری ؟هر روز با خود بجنگم که فکرش را از ذهن خود بیرون برانم و هر شبانگاه خسته از مبارزه ای بی نتیجه برای خوابی دست نیافتنی به سوی بستر بروم. اگر دوست داشتن جرم می بود چرا باید خداوندگاری می بود که آن را در و جود چون منی تعبیه کند و اگر جرم نبود چرا این چنین بیگاه و نا گاه مقهور قدرتی بی مهابا یم که توان غلبه بر آن نیست. بین خوب و بد کدام را باید خوب دانست و کدام را بد و چیست که بداند این معیار بر درستی چیزی صحه می گذارد؟دیوانه از عقل و شرع که قاب عقاید من بود و بیچاره از سقوطی بی انتها از دیوار بی قاعدگی ای دل زده. شبهایی در خواب می دیدم که دارم از خود می گریزم، آنکه می گریخت من بودم بی عشق دل مرده و دریای سکون و آنکه به تعقیب آمده بود هم من بودم با آتشی چون اخگر در دل عاشق و شیدا و می دوید و فریاد میزد بمان که آتش درون من از آن توست و من حیران بین خود و خودکامگی بودن و سوختن می دویدم تا به هیچ کجایی برسم که هرگز در افق نمی دیدمش.دوستش می داشتم و منکوب از تخطی و شعله ور ز آتشی که هیزمش عقل بود و مشتریش دل. متنفر می گشتم از سرمایی مشحون و منجمد که هیچ حرکت غیر عقلانی در این دریای سکون نبود و نبود و نبود.
من بودم و آتش سرما و سکون.....و از پی خود می دویدم هر از گاهی به عقب می نگریستم و خود را گم کرده گیج و مبهوت آسمان را در سرم گسترده می دیدم.و حالا دوستش داشتم واز گرمای درون شعله ور بودم.خدایا تو مرا در این اختیار بی اختیاری مختار کردی تا محکوم به سرنوشت ابدی خواستنی تو باشم؟ نمی دانم.در توهم درد ناکم می دیدم که من خود گل سرشت خود را آنگاه که تو اراده گردی ورز دادم تا خود شوم.می شناختم این بیخودی خودوار آمیز را و نمی شناختم این خودی خود گریز را.
چون به این حرکت نظری انداختم تنها یک ریسمان دست یافتنی بود و آن عشق راسخ راستین بی هیچ عقل مستدل و استدلال بی تکمینی. پس باید می سوختم برایش که دوست داشتنش کم بود و چون دوست می داشتمش سوختنی مرا واجب آمد که من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود.
از:رضا قهستانی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

1 نظرات:

ناشناس گفت...

با سلام
مطلب بسیار زیبا و با معنائی بود از شما ممنون وآروزی سلامتی و شادی برایتان دارم
افشین
:))

:)) ;)) ;;) :D ;) :p :(( :) :( :X =(( :-o :-/ :-* :| 8-} :)] ~x( :-t b-( :-L x( =))

ارسال یک نظر