中文(简体) Português English (US) Français Deutsch Italiano 日本語 한국어 Русский Español
Site Translator Widget with Flags
۱۸:۵۲

پیر

ارسال شده توسط mehran


برای من آشنایی دیرین بود که همیشه از اعماق دلم دوستش می داشتم. دوست داشتنی که خود دوست داشتنی بود.حتی با خطوط چین پیشانیش آشنا بودم و میدانستم که کدام میهمان خنده است و کدام میهمان اخم.همیشه برایم کسی بود که به حرفهایم گوش میداد و مشکلاتم را حل میکرد بی آنکه بخواهد که در ازای آن من کاری برایش بکنم.همیشه در کنار او نشستن آرامش بود حتی اگر یک دنیا غم میداشتی.او شاید مثل همه آدمها بود در ظاهر شاید هیچ چیز امیدوار کننده ای هم نداشت که زیبا بنامیش.اما باطنی داشت قدرتمند.تو گویی ضمیر آدم را میخواند تا اعماق تا کنه اندیشه.همیشه میرفت سر اصل مطلب بی حاشیه غصه اش هم نمیشد که دلخور شوی چون کم کم خودت از دلخوری در می آمدی و میفهمیدی که چه دل بزرگ و دریایی دارد.خدا به او چندان مال و مکنتی نداده بود ولی به نظر من همه چیز داشت چون قانع بود و صاحب دلش.دلش را برای خدا خرج میکرد و من بارها دیده بودم که چگونه دوستانه با او ارتباط دارد.یک وقتهایی میشد نگاهم میکرد و میگفت آرام باش .میگفتم نمی شود می گفت می شود اگر بخواهی....و میشد. فکر میکردم او از اسراری خبر دارد که من هر گز درکش نخواهم کرد.دیدنش با آن موهای سفید آرامش بخش بود.
دیروز گفتند مریض شده تا آمدم به عیادتش بروم دو سه روزی گذشته بود.از بیمارستان مرخص شده بود.به من گفته بودند ولی تا خودم ندیدم باورم نشد.در چشمان من نگاه کرد و گفت اسمت چیست فرزندم؟قطره های اشک از کنار چشمانم بی اختیار جاری بود.او دیگر مرا نمیشناخت...هچکس را نمی شناخت .
می گفتند سه روز قرآن خواند شب و روز و بامداد روز چهارم دیگر چشمانش را نگشود.ومن ماندم تنها و بی غمخوار....از آن روزها سالها می گذرد گاهی میفهمم که کلام او در زمان برایم مفهومی می یابد که آنموقع برایم کلماتی گنگ بود.گاهی او را در ضمیرم میاندیشم امروز.
همت طلب از باطن پیران سحر خیز.....زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
نویسنده :دکتررضا قهستانی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات:

:)) ;)) ;;) :D ;) :p :(( :) :( :X =(( :-o :-/ :-* :| 8-} :)] ~x( :-t b-( :-L x( =))

ارسال یک نظر