چندروزیه که باخودم درگیرم . گاهی میگم نه ممکن نیست،یعنی همه چیزرو زیر پا میذاره؟ اونهمه لحظات باهم بودنو،خندهها،شوخیها ،جدی بودنهاوخلاصه زندگی رو؟
ببخشید مثل اینکه اول قضیه رونگفتم که چرا باخودم در گیرم؛من دبیر بازنشسته ام.خوب به یه مواردی رسیدم که منو متقاعد میکنه برای اون چیزی که حق منه وازطریق قانونی بهش نرسیدم ،با دیگرانی که مثل من فکر میکنند به ادای نظریاتم در تظاهرات روبیارم.حالا سوالم ازاون وهمینطور از شما اینه:
اگر من بااو درخیابون رو بروشدم،آیا همونطور که داره هرکی گیرش می آد با چوب وچماق وگاز فلفل و..میزنه،اگه بامن روبروشد چماقشو فرود میاره یانه؟ دانش آموز سابقمو میگم ،شما هراسمی روکه میخوایین بذارین بسیجی،سپاهی،لباس شخصی یا هرچی ...نمی دونم من چه حالی خواهم شد اگه اینکارو بکنه،ولی اگه نزد میدونم چکار خواهم کرد ،بخدا فقط نگاهش میکنم،نگاهی که صدتا سوال خواهدداشت؛اصلا شما بقیه رو ادامه بدین ،من دیگه نمیخوام تجسم بکنم.
ببخشید مثل اینکه اول قضیه رونگفتم که چرا باخودم در گیرم؛من دبیر بازنشسته ام.خوب به یه مواردی رسیدم که منو متقاعد میکنه برای اون چیزی که حق منه وازطریق قانونی بهش نرسیدم ،با دیگرانی که مثل من فکر میکنند به ادای نظریاتم در تظاهرات روبیارم.حالا سوالم ازاون وهمینطور از شما اینه:
اگر من بااو درخیابون رو بروشدم،آیا همونطور که داره هرکی گیرش می آد با چوب وچماق وگاز فلفل و..میزنه،اگه بامن روبروشد چماقشو فرود میاره یانه؟ دانش آموز سابقمو میگم ،شما هراسمی روکه میخوایین بذارین بسیجی،سپاهی،لباس شخصی یا هرچی ...نمی دونم من چه حالی خواهم شد اگه اینکارو بکنه،ولی اگه نزد میدونم چکار خواهم کرد ،بخدا فقط نگاهش میکنم،نگاهی که صدتا سوال خواهدداشت؛اصلا شما بقیه رو ادامه بدین ،من دیگه نمیخوام تجسم بکنم.
ارسال به:
0 نظرات:
ارسال یک نظر