مرداب
تبخیر میشود آهسته زندگیخورشید مرگ چه نزدیک و مستقیممیتابدش به عمد.رؤیای سیل وساحل ودریا ورودآرام دردل دریای خاک، میرود فرو.با باد بعد که برخیزد از زمین،تنها نشانیش اینجا، تمام میشود.درخاطر مشوش و داغ لوارها"یادی"است حقیر که میماندش از او.ازماگذشت...
بیچاره رود خروشان گمگشته از مسیربیچاره برکهٔ در دست خاک اسیر...لعنت به آفتاب داغ وکشندهٔ کویر.
ارسال به:
0 نظرات:
ارسال یک نظر