تقدیم به همسرم:
چنانت دوست میدارم که ماهی آب دریا را
ستاره آسمانهاوشقایق دشت و صـحرا را
کنار ساحــلی خامــوش و نــور نازک مهتاب
نشـــسته منتظر، دیدار غمــگین مرد تنها را
اسیررفته ازیادی، بهخــواری مــانده درزندان
زجـــان خـــــــواهد براوآرند، آزادی فــــردا را
زجانش شسته دستیرا که درآن لحظه آخر
دمد جان عیسی اش براو،دم گـرممسیحا را
پریشان، ســوخته، شوریده مجنونبیابانگرد
که بیــــــند یک نظـــر دیدار شـورانگیز لیلا را
بهره افتادهای تشنه،که گرما گیردش جانرا
بخواهد ســرکشد یکباره جام سرد سقا را
چو درگل مانده زال زر، بســــوزاند پرسیمرغ
ببیند ناگــهان برسر، فـــــــرشته بال عنقا را
به ســان بینوا طــــــفل یتیمی رفته دربازار
گــرفته دست مردی، برلب آرد لفـــظ "بابا"را
ارسال به:
2 نظرات:
ساده ترین کار جهان این است که خود باشی
و دشوار ترین کار جهان این است که کسی باشی که دیگران میخواهند . . .
;;)
ارسال یک نظر