من از فردا"منم"را، نازنین "من"را
که با وسواس ازپستی و
ناپاکیش پالودم
رها خواهم نمود، فردا.
من ازفردا"من" من نیستم
من ازتو"من" راوام میگیرم، پرازکینه
پر از خشمم، پلیدم، وحشی ام ازعقل ومنطق
فکرواندیشه،
تهی ام بس تهی، فردا.
برای نان آلوده به خونی بنده زورم، زرم
خویشم.
وطن را، هموطن راخوارمیدارم
نه انسانم که حیوانی پرازنیشم
سراپا نفرتم فردا.
...................
نه این "من"لایق من نیست
من سبزم، سپیدم ،صلح میسازم
وطن را دوست دارم
هموطن راعشق میورزم.
نه فردا ونه پس فردا
"من" تونیستم هرگز!
که با وسواس ازپستی و
ناپاکیش پالودم
رها خواهم نمود، فردا.
من ازفردا"من" من نیستم
من ازتو"من" راوام میگیرم، پرازکینه
پر از خشمم، پلیدم، وحشی ام ازعقل ومنطق
فکرواندیشه،
تهی ام بس تهی، فردا.
برای نان آلوده به خونی بنده زورم، زرم
خویشم.
وطن را، هموطن راخوارمیدارم
نه انسانم که حیوانی پرازنیشم
سراپا نفرتم فردا.
...................
نه این "من"لایق من نیست
من سبزم، سپیدم ،صلح میسازم
وطن را دوست دارم
هموطن راعشق میورزم.
نه فردا ونه پس فردا
"من" تونیستم هرگز!
ارسال به:
0 نظرات:
ارسال یک نظر